فیگور شیطان «گیوتارو»

 شیطان کش: کیمتسو نو یائیبا (به ژاپنی: 鬼滅の刃 ,Kimetsu no Yaiba) یک مجموعه مانگا ژاپنی است که توسط کویوهارو گوتوگه نوشته و مصورسازی شده‌است. این سری برای اولین بار در فوریه ۲۰۱۶ توسط انتشارات شوئیشا در هفته‌نامه شونن جامپ به چاپ رسید.

یک مجموعه تلویزیونی انیمه ۲۶ قسمتی (فصل اول) نیز بر پایه نسخه مانگا و به کارگردانی هاروئو سوتوزاکی توسط استودیو یوفوتیبل دستمایه اقتباس  قرار گرفت که از آوریل ۲۰۱۹ تا ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۹ در حال پخش بود. ادامه  انیمه در یک فیلم سینمایی تحت عنوان شیطان‌کش: فیلم کیمتسو نو یائیبا: قطار موگن در تاریخ ۱۶ اکتبر ۲۰۲۰ پخش شد. فصل دوم بسیار ترسناک است

داستان

در عصر تایشو ژاپن، تانجیرو کامادو پسری باهوش و مهربان است که همراه با خانواده‌اش در  کوه ها زندگی می‌کند و از طریق فروش زغال چوب امرار معاش می‌کند. اما همه  چیز زمانی که خانواده‌اش توسط شیطان ها (اُنی)  مورد حمله قرار می‌گیرد، تغییر می‌کند. تانجیرو و خواهر کوچکترش نزوکو  تنها بازماندگان این حادثه هستند. در این بین نزوکو تبدیل به شیطان می‌شود،  اما به‌طور غیرمنتظره نشانه‌هایی از احساسات و تفکر انسانی از خود نشان  می‌دهد. تانجیرو به منظور گرفتن انتقام و کمک به خواهرش و یافتن راهی برای  تغییر دوباره وی به یک انسان، تبدیل به یک شکارچی و شیطان کش می‌شود.

گیوتارو (Gyutaro) یکی از آنتاگونیست‌های محوری آرک ناحیه سرگرمی، و عضوی از دوازده کیزوکی بود که به طور مشترک با خواهرش داکی جایگاه رتبه بالایی ششم را به خود اختصاص داده بود.

بیش از یک قرن پیش، گیوتارو یک کودک انسان بود که به عنوان یک شرخر در  ساحل رودخانه راشومون یوشیوارا، پایین‌ترین طبقه از ناحیه سرگرمی کار  می‌کرد، تا این که او و داکی شخصا توسط دوما به شیطان تبدیل شدند.

گیاتارو در فقر و در پایین‌ترین طبقه از ناحیه سرگرمی متولد شد. مادرش  اغلب از تولدش قصد سقط جنین داشت و کتک زدن سعی می‌کرد او را بکشد، چرا که  قادر به تامین هزینه تغذیه او نبود.

او در تمام دوران کودکی به دلیل ظاهر، صدا و بهداشت نامناسبش از سوی  دیگران مورد سرزنش قرار می‌گرفت. او بدون پول و غذا مجبور به خوردن حشرات و  موش بود که با تنها اسباب بازی خود که یک داس بود آن‌ها را می‌کشت. هنگامی  که خواهرش، اومه به دنیا آمد، او احساس غرور کرد و به عنوان یک «شرخر» در منطقه شروع به کار کرد.

وقتی داکی سیزده ساله بود، یک روز که گیاتارو به خانه برگشت، متوجه شد  که خواهرش بسته، سوخته و در گودالی رها شده تا بمیرد. دلیل این اقدام این  بود که داکی یک سامورایی را با سنجاق سر کور کرده بود. گیاتارو به داخل  خندق پرید و گریان خواهرش را در آغوش گرفت. در همین حین همان سامورایی که  او را کور کرده بود ظاهر شد و به پشت سر گیوتارو رفت و سعی کرد که او را  بکشد. با این حال قبل از اینکه سامورایی بتواند آن‌ها را بکشد، گیوتارو  موفق شد از خندق به بیرون بپرد و در نهایت صورت سامورایی را دو نیم کرد.

گیوتارو با وجود مجروح شدن، جسد خواهرش اومه را در سرتاسر منطقه  هاناماچی با خود حمل کرد، اما در نهایت با این حقیقت سخت و بی‌رحم روبرو شد  که کسی نسیت که به آن‌ها کمک کند. آن‌ها دائما توسط دیگران نادیده گرفته  می‌شدند و هر گونه کمکی از سوی آن‌ها انکار می‌شد. او در نهایت تسلیم خستگی  شد و هم خودش و هم اومه در آستانه مرگ بودند. در این حین دوما،  که در آن زمان رتبه ششم بالایی بود و در این منطقه پرسه می‌زد، آن‌ها را  یافت. سپس او به آنها پیشنهاد داد که تبدیل به شیطان شوند تا کمک او را  دریافت کنند. او خود را یک «مرد خوب» خطاب کرد و چند قطره از خون خودش را  به آن‌ها داد تا تحولات بدن‌شان آغاز شود. دوما مشتاقانه این دو را به چالش  کشید تا آنقدر قدرتمند شوند که توسط موزان انتخاب شوند و در دوازده کیزوکی جایی پیدا کنند.

زندگی شیطانی

گیوتارو و خواهرش به عنوان یک شیطان در ناحیه سرگرمی ساکن بودند و به  ترساندن ساکنان آن و عیاشی می‌پرداختند. بعد از گذشت چند سال این دو  سرانجام توسط «مردی» مورد تصدیق قرار گرفتند و در گروه دوازده کیزوکی  رتبه‌ی رده‌ی بالایی شش را گرفتند.

مدت‌ها بعد، گیوتارو موفق به کشتن و خوردن حداقل سیزده هاشیرا از دسته  شیطان‌کش‌ها شد و در همین زمان خواهر او قادر به کشتن هفت هاشیرا شد.

گیوتارو به عنوان یک شیطان رده بالایی از قدرت بالایی برخوردار است و با  بیش از یک قرن تجربه در مبارزه کردن دارد که همین او را به فردی مرگبار  تبدیل کرده است. مهارت‌ها و توانایی‌های بی‌کران او در مبارزه آسانی که با  دوی تنگن اوزوی و تانجیرو کامادو داشت قابل مشاهده است.

یکی دیگر از مواردی که قدرت مرگبار او را نشان می‌دهد این است که او حتی  بعد از کشته شدن در نبرد نیز همچنان قادر به وارد کردن صدمات مرگبار به  تنگن، تانجیرو و اینوسوکه شد، به طوری که اگر ویژگی منحصر به فرد نزوکو نبود آن‌ها کشته می‌شدند. گیوتارو حتی در زمانی که یک کودک بود قادر شد به هیچ آموزشی یک شیمشیرزن بزرگسال را شکست دهد.

توانایی‌های شیطانی

• جداسازی هسته: گیوتارو این توانایی را داشت که «هسته» خود را به  طور کامل از بدن خود جدا کند، به طوری که این هسته می‌تواند در بدن خواهرش  داکی کاشته شود، و در این صورت تمام توانایی‌ها و قدرت‌های خواهرش تقویت  می‌شود. از این طریق، گیوتارو قادر به یک ارتباط روانی با داکی است و  می‌تواند هر کاری را که او انجام می‌دهد ببیند، بشنود و حس کند و حتی بدن  او را در اختیار داشته باشد و کنترل کند.
  • مصونیت از مرگ با قطع سر: او با جداسازی «هسته» از بدن خود می‌تواند از بریدن شدن سرش با شمشیرهای نیچیرین در امان باشد. به این ترتیب او و خواهرش نمی‌توانند کشته شوند، مگر این که به طور همزمان سر هر دوشان بریده شود.
  • بیولوژی مشترک: گیوتارو و داکی دارای یک ویژگی نسبتا غیرعادی  بودند که در دیگر شیاطین دیده نمی‌شود. با وجود این که این خواهر و برادر  دو فرد جدا از هم هستند اما اساسا یک بدن واحد دارند.
  • ادراک فراحسی
• دستکاری گوشت
• پایداری عظیم
• واکنش‌ها و سرعت بالا
• تولید سم
• تحمل و استقامت نامحدود

سبک مبارزه

• مهارت کاما: گیوتارو مهارت بالایی در استفاده از دو کامای  گوشتی خود دارد. او بیش از یک قرن را تمرین کرده است تا از هاشیرا که  قدرتمندترین شمشیرزنان هستند پیشی بگیرد. او حتی پیش از تبدیل شدن به یک  شیطان نیز در استفاده از کاما مهارت داشت. او با توانایی‌های شیطانی خود  قادر است کامای خود را از راه دور کنترل کند.

هنر خون شیطان

• دستکاری خون: این توانایی به او اجازه می‌دهد تا از گوشت خود  کاما تولید کند. همچنین او قادر است خون خود را به شکل داس جامد درآورد و  از آن برای حملات دوربرد استفاده کند.

تجهیزات

• کامای گوشتی: گیوتارو یک جفت کاما از گوشت و خون خودش حمل  می‌کرد. این‌ها ابزار اصلی او در نبرد بودند و به شدت تیز و با دوام بودند  که می‌توانستند به راحتی گوش را برش دهند و حملات شمشیرهای نیچیرین را مسدود کنند.

 اکشن فیگور یک عروسک با شخصیت قابل تنظیم است که معمولاً از پلاستیک  ساخته می‌شود و اغلب بر اساس شخصیت‌های یک  فیلم، کتاب طنز، نظامی، بازی  ویدیویی یا برنامه تلویزیونی ساخته می‌شود.  اصطلاح «اکشن فیگور» برای  اولین بار توسط  Hasbro در سال ۱۹۶۴ ابداع شد. اکشن فیگورها برخلاف عموم  عروسک‌ها، بیشتر مورد استقبال پسربچه‌ها و بزرگسالان قرار می‌گیرند.

 تنوع  فیگورها به قدری زیاد است که دیگر  برای داشتن یکی از آن‌ها مسئله‌ی جنسیت  دختر و پسر مطرح نیست. فیگورها  ابعاد مختلفی دارند و به دو دسته ثابت یا  مفصلی طبقه بندی می شوند. همچنین  برای سن و سال خاصی ساخته نمی‌شوند و  می‌توان آن‌ها را هم نوعی اسباب‌بازی برای کودکان به حساب آورد و هم به  عنوان یک استند دکوری روی میز یا کتابخانه برای دکور اتاق یا آرشیو کلکسیون  بزرگسالان استفاده کرد. این محصولات عمدتاً توسط کلکسیونرها یا برای  جمع‌آوری کلکسیون تهیه می‌شوند. در حالت کلکسیونی اکشن فیگور برای نمایش و  حالت دکوری استفاده می شود.

 بازی با فیگور ها معمولا جذابیت زیادی  برای کودکان و نوجوانان و حتی جوانان دارد. آنها را به دنیای خیال برده و  با داستان سازی در ذهنشان مهارتهای ذهنی متنوعی را در خود تقویت می کنند و  با قرارگرفتن در نقش قهرمانان داستانها عزت نفس و حس خوبشان نسبت به خودشان  تقویت می گردد.